خیلی وقت میشه که درست حسابی نرسیدم به یه روز خوب
یه کم گرفتاری ها زیاد شده
احساس می کنم به یه تحول نیاز داشتم و دارم
تحولی که شک هامو ازم بگیره و تبدیل بشن به باور
گرفتاری هام البته جنس دیگری داشت
چند وقت دیگه مانده به یک نمایش
این کتابی که تازگی ها خوندم چقدر قشنگ میاد به این مناسبت
کتاب در مورد سرزمینی به اسم غربستان هست که پادشاه آن سرزمین وصیت میکنه بعد از مرگش حاکم برای اولین بار با رای مردم انتخاب بشه ، مدت زمامداری هر حاکم دو سال باشه و انتخاب های مردم هم فقط میتونه از بین 25 فرزند پادشاه باشه.
مردم دو سال دو سال تک تک بچه های پادشاه رو انتخاب میکنن به این امید که پادشاه جدید به فکر اونا باشه و جرم و جنایت و فساد کمتری نسبت به حاکم قبلی داشته باشه. 24 بچه پادشاه همه از طرف مردم به این امید انتخاب میشن در حالی که یکی از یکی عملکرد بدتری در این مقام نشان می دهد.
تا این که مردم ، که به نوعی از ستم و جرم و جنایت حاکمان قبلی خسته شده بودن تصمیم میگیرن کوچکترین فرزند پادشاه به اسم دموقراضه که از لحاظ عقلی و روانی و جسمی مشکلات متعددی داشت رو انتخاب کنن به این امید این فرد با این مشکلات ، کمتر به مردم ستم میکنه.
داستان در مورد شیوه زمامداری دموقراضه و تصمیماتش پیش میره که خیلی برای ما آشنا به نظر میرسه.
از اولین تصمیمات پادشاه فقط این رو بگم که کسایی که شبیه خودش بودن یعنی ناقص عقل و ... رو بر راس امور گمارد.
دموکراسی یا دموقراضه
نوشته سید مهدی شجاعی
لینک دانلود :
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر