۱۳۹۱ مرداد ۶, جمعه

نقد مجازات برای روزه خواری


در مورد مجازات روزه خواری با یکی از دوستان  در قسمت نظرات دو پست قبلی بحثی مطرح شد که بد نیست در این پست به صورت جداگانه به اون بپردازم :
تو قرآن گشتم ولی هیچ قانون الهی برای مجازات روزه خوار پیدا کردم . اگر هم مجازاتی از نوع الهیش پیدا می کردم کسی رو جز خدا محق برپایی اون مجازات الهی نمی دانم.
توی گشت و گذاری که تو فضای مجازی داشتم ، آیاتی که در این باره برای درستی مجازات بهش استناد می شد :
سوره بقره :
"اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، روزه داشتن بر شما مقرر شد، همچنان كه بر كسانى كه پيش از شما بوده‌اند مقرر شده بود، تا پرهيزگار شويد. (۱۸۳) روزهايى معدود. هر كس كه از شما بيمار يا در سفر باشد، به همان تعداد از روزهاى ديگر روزه بدارد. و آنان كه توانايى آن ندارند، هر روز را به اطعام مسكينى باز خرند. و هر كه به رغبت در آن بيفزايد، برايش بهتر است و اگر مى‌خواهيد بدانيد، بهتر آن است كه خود روزه بداريد. (۱۸۴)ماه رمضان، كه در آن براى راهنمايى مردم و بيان راه روشن هدايت و جدا ساختن حق از باطل، قرآن نازل شده است. پس هر كس كه اين ماه را دريابد، بايد كه در آن روزه بدارد. و هر كس كه بيمار يا در سفر باشد، به همان تعداد از روزهاى ديگر. خدا براى شما خواستار آسايش است نه سختى و تا آن شمار را كامل سازيد. و خدا را بدان سبب كه راهنماييتان كرده است به بزرگى ياد كنيد و سپاس گوييد. (۱۸۵) "
سوره مائده :
"اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، شعاير خدا و ماه حرام و قربانى را چه بدون قلاده و چه با قلاده حرمت مشكنيد و آزار آنان را كه به طلب روزى و خشنودى پروردگارشان آهنگ بيت‌الحرام كرده‌اند، روا مداريد. و چون از احرام به در آمديد صيد كنيد و دشمنى با قومى كه شما را از مسجدالحرام بازداشتند وادارتان نسازد كه از حد خويش تجاوز كنيد، و در نيكوكارى و پرهيز همكارى كنيد نه در گناه و تجاوز. و از خداى بترسيد كه او به سختى عقوبت مى‌كند. (۲)"
واقعیتش نمی دونم به چه دلیل و منطقی چنین استنباطی شده.
 نکته اصلی که در هر دو آیه مشترک هست مخاطبان این آیات هست. " ای کسانی که ایمان آورده اید" این بحث دقیقا مثل بحث حجاب هست که مخاطبانش مومنین هستند، نه مردم (ناس). باز هم نمی دونم چه طور این آیه رو برای غیر مونان هم در نظر گرفتن.
نکته بعدی اینکه از کدام مجازات زمینی به واسطه رعایت نکردن این مورد در این آیات صحبت شده؟
 -----
مطابق ماده 638 قانون مجازات اسلامی: "هرکس علنا در انظار عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا 74ضربه شلاق محکوم می گردد"
ماده قانونی دیگری در این مورد پیدا نکردم. اینجاست که من  موافق جدایی دین از حکومت هستم. قانون گفته عمل حرام. طبق آیه قرآن اگر عملی حرام صورت گرفته این عمل مخصوص مومنین است. و دیگر اینکه خود قرآن از مجازاتی صحبت به میان نیاورده که ما می خواهیم با قانون مجازات زمینی برای اون در نظر بگیریم.
برام جای سواله .پس " لا اکراه فی الدین" واقعا مصداقش کجاست؟ که ما می خوایم با قانون، اجباری در نظر بگیریم برای کسانیکه به این قضیه حتی اعتقاد ندارند.
----- 
. رد شدن از چراغ قرمز  و ... . به واسطه اینکه فرد در درون اجتماع زندگی میکنه ، فرد را ملزم می کند به رعایت حقوق شهروندی دیگران . اگر هم کسی این حقوق رو رعایت نکرد مشمول مجازات زمینی می شود.
به نظرتون اون کسی که در فضایی که هیچ قاونی جلوی زندگی عادی و روزمره دیگران رو نمیگیره روزه میگره، کار بار ارزش تری انجام می ده یا کسی که در فضایی با وجود قانون مجازات برای روزه خواری روزه میگیره؟
این چه جور روزه گرفتن خالصانه برای خداست که برای اینکه نکنه با روزه خواری دیگران در این ماه من به سختی بیوفتم ، دیگران رو منع کنم از خوردن و آشامیدن در ملا عام. خوردن و آشامیدنی که خجالت میکشم بگم حتی از حقوق اولیه آدمیست.
واقعا یک بار شده خودتون رو بذارید جای کسی که روزه نمی گیره و به این مسئله به هر دلیل اعتقاد نداره و می خواد تو سطح شهر زندگی عادیشو داشته باشه. فرض کنید من به شما بگم : چون من میخوام روزه بگیرم تو که به این عمل معتقد نیستی رو مجبور کنم با من همراهی کنی تا مبادا به من سخت بگذره.
من واقعا برام جای سواله. مگه عبادات رو جز برای رضای خدا و به صورت کاملا اختیاری انجام نمی دهیم. پس چگونست برای همراهی دیگران برای انجام عباداتمون اجبار قائل میشیم؟
در مورد حجاب شرعی هم دقیقا همنه. فرض کنید در مورد یک دین دیگه دارم صحبت می کنم. واقعیتش من که خودم رو میگذارم جای کسی که به این موضوعات باور نداره و می بینم حکومتی به زور قانون و مجازات می خواد من طبق احکام عبادی اون زندگی کنم من چه نظری می تونم درباره اون دین داشته باشم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر