دانلود متن کامل نامه 26 محمد نوری زاد با فرمت pdf
یک:زمان وزمانه …
دو:کجایی آزادی... !
سه:تنهایی خوف انگیز ...
چهار:دربارهٔ خاتمی وکاری که کرد...
پنج:داستان حسادتهای ریشه دار...
شش:شیر یا خط!...
هفت:باجناقی با کفشهای کتانی...
هشت:یه روزخوب میاد!
ای خدا، روزی درهمین نزدیکیها، مردمان ما نخواهند ترسید. نویسندگان وهنرمندان ما نخواهند ترسید. نمایندگان ما نخواهند ترسید. و بجای همهٔ آنانی که نخواهند ترسید، دزدان درهرلباس، چه سپاهی وچه اطلاعاتی، چه روحانی و چه غیرروحانی خواهند ترسید.
روزی در همین نزدیکیها، مجلس، ازشأن سرنگونِ فعلیاش، به شأن «عصارگی فضائل مردم» باز خواهد رفت. و نمایندگان، بجای ترس و جهل، فهم را برخواهند کشید.
روزی در همین نزدیکیها نمایندگان نترس ما، ویژه خواران و سپاهیان قاچاقچی را، وهیولاها ونامحرمان اطلاعاتی را شناسایی خواهند کرد، وپس از سپردن آنان به دست یداللهی قانون، دستگاههای مخوف پس پردهٔ آنان را متلاشی خواهند کرد.
روزی درهمین نزدیکیها، ای خدا، بانوان بیحجاب و فهیم ما، شانه به شانهٔ بانوان فهیم و با حجاب ما، به مجلس ملی ما راه خواهند یافت. و برای همیشه، نکبت اجبار را ازساحت دین به نمایش خواهند گذارد. چه میگویم؟ روزی در همین نزدیکیها، ازهمان تریبون مجلس، کمونیستهای خوب سرزمینمان ایران، برای احقاق حقوق همه، بویژه برای حقوق خدا باوران گریبان خواهند درید.
روزی درهمین نزدیکیها، تنِ اطلاعاتیها وتن پاسداران خاطی ما، ازافشای خطاهایشان خواهد لرزید. چراکه نمایندگان راستین ما، به هزارتوی آنان اشراف خواهند ورزید و با افشای هرخطا، باعث و بانیاش را به چوب قانون خواهند سپرد.
روزی درهمین نزدیکیها، ای خدا، دزدان در هر لباس، چه خودی چه ناخودی، از ترس نمایندگان شجاع ما به هزار سوراخ خواهند خزید. و دست کاوشگرقانون، با اقتدار آنان را از سوراخهای اختفا بیرون خواهد کشید. این شعارنکبت بار «به دزدیهای من و دوستانم کاری نداشته باش تا به دزدیهای تو و دوستانت کاری نداشته باشم» خاک خواهد خورد و بجای آن شعار «من دوست و دوستدارتوأم تا جایی که خطا نکنی. که اگر خطا کردی همین منی که دوست توأم با بند بند قانون در برابرت خواهم ایستاد. تو نیز اینچنین باش با من» برپیشانی مجلس و احزاب ما خواهد نشست.
روزی درهمین نزدیکیها، هرگز، فرد بیمایه و بیتجربهای از صدفرسنگی مسندهای دستگاه قضا عبور نخواهد کرد. تا از ترس افشای پروندهٔ برادرانش، به دزدان پرونده ساز کرنش کند. روزی که دستگاه قضا، با علم وانصاف وعدالت وآزادی آشتی خواهد کرد. و پوسیدگان و رابطه بازان از زیر و بالای مسندهای آن بیرون رانده خواهند شد.
روزی درهمین نزدیکیها، جوانان ما، جوانی خواهند کرد. و جام نشاط را، و آزادی و امنیت را، با تمام گواراییاش سرخواهند کشید. روزی که جوانان ما ما را خوهند بخشود. وبا ما آن نخواهند کرد که ما با آنان کردیم.
روزی درهمین نزدیکیها، روحانیان عتیقه و دخالت گر و آسیب زای ما به انزوا فرو خواهند شد، و روحانیان پاک نهاد ما بر منبرهای درایت خواهند نشست و قفل سخن را خواهند شکست. روزی که روحانیان آزادهٔ ما، برای زخم دل نسلهای آزردهٔ ما خواهند گریست. و پیش پای آسیب دیدگان ما به زانو در خواهند نشست و طلب بخشایش خواهند کرد. و ما برای روحانیتی که در این ملک به خاک افتاده و از گردونهٔ اعتبار دورمانده، راه خواهیم گشود. روزی که دین، از دست دخالتهای کودنانهٔ ما و از دست بیکفایتیهای مکرر ما نفس راحت خواهد کشید و در جایگاه بایستهاش جلوس خواهد کرد.
روزی در همین نزدیکیها، علم، به محافل علمی ما راه خواهد یافت. و دانشگاههای ما با علم و تحقیق و تجربه خواهند آمیخت. روزی که جوانان تیزهوش ما آبروی ازدست رفتهٔ علمی ما را نه دریکی دوشاخهٔ نمایشی، بل در تمامی رشتهها و شاخهها باز خواهند آورد.
روزی در همین نزدیکیها، سفرکردگان و قهرکردگان و نخبگان به میهنشان ایران بازخواهند گشت و ریسمان بازسازی این سرزمین زخمی را به دست خواهند گرفت.
روزی درهمین نزدیکیها، میلیاردها پول بیزبان مردم را به اسم یارانه، به جای اینکه خرج حق السکوت ندانم کاریهای خود کنیم و مفت ازکفَش بدهیم، در مسیراحیای زیر ساختهای اقتصادی کشور سرمایه گذاری خواهیم کرد و نرم نرم نکبت بیکاری را از سروروی جامعه خواهیم روفت.
روزی درهمین نزدیکیها، راه را بررواج اعتیاد خواهیم بست وبه صورت آنانی که درهرلباس از ترانزیت مواد مخدر میلیاردها دلار به جیب زدهاند تف خواهیم کرد.
روزی در همین نزدیکیها، ارادتمندانه به خانوادههای شهدا و جانبازانی که همچنان درکنارآسیبها وآسیب زایان ایستادهاند، نشانی کسانی را خواهیم داد که جفاکارانه از شهید و جانباز برای خود فرصتها پدید آوردهاند و کار و کسبها آراستهاند و به خواستههای این مردم آرزو به دل خیانت کردهاند وخندیدهاند.
روزی درهمین نزدیکیها، بسیجیان ما باورخواهند کرد تعریف بسیج وبسیجی، درخدمت به مردم خلاصه میشود ونه نگاهبانی از منافع دیگرانی که حسابهای پنهان دارند و نگاه کاوشگرمردم برای آنان مزاحمت است. روزی که بسیجیان ما خواهند دانست چه کلاه گشادی به سرشان رفته است. روزی که آنان چوب و چماق را دور خواهند انداخت و درکنار مردم خواهند ایستاد و به صف آنان خواهند پیوست.
اینها که گفته آمد، ای خدا، رؤیا نیست. آرزوهای ناشدنی نیست. آرمانهای بدیهی و دم دستی مردمی تحقیرشده وغارت شده است. که به چشم خود درهمین ترکیهٔ مجاور، سالهاست همینها رواج یافته و شوق آفرین میبینند وافسوس میخورند.ای خدا میبینی کارما ایرانیان به کجا فروشده؟ که حسرت این روزهای ترکیه ما رابگدازد؟!
نه، روزی خواهد آمد که ما قدرهم را خواهیم دانست وازاشکهای هم برای عاطفههای خراش خورده استمداد خواهیم گرفت. روزی که ما قامت برخواهیم افراشت. روزی که شادخواهیم بود و به روی هم وبه روی زندگی غش غش خنده خواهیم زد. روزی که زندگی خواهیم کرد. روزی که خدا را درکنار خود شانه به شانه خواهیم دید. روزی که خندهٔ خدا را خواهیم شنید. روزی که اشک شوق مجال گفتگوازما خواهد ستاند. روزی که زمین به پاهای محکم ما غرور خواهد ورزید. به امید آن روزهای نچندان دور. نگران نباشید: «یه روزخوب میاد…..»
محمد نوری زاد
نوزدهم اسفند ماه سال نود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر